زهرا گلی ناناز مامان و بابا

خاطرات

شروع اولین مطلب برای زهرای گلم

این اولین خاطره است که مینویسم این وبلاگ را عمه صفورا براش درست کرده ولی من پسوردشو نداشتم مطلب براش بذارم زهرا الان نزدیک سیزده ماهشه هر وقت میام از خونه بیرون دو تا دستشو بالا میاره وبا چشاش میگه منم ببر شبا تا یک بیداره غذا هم نمیخوره مامانش با اهنگ حسنی بهش زورکی یه لقمه غذا میده
8 خرداد 1390
1